رمانی نوشته ویلیام مگنای در سال 1905. داستان حول محور شاهزاده جوان و خوش تیپ ایوان والدور می چرخد که عاشق شاهزاده زیبا و با فضیلت اولگا زولنای می شود. با این حال، به دلیل دشمنی طولانی مدت بین دو پادشاهی، عشق آنها توسط خانواده های مربوطه ممنوع است. با پیشروی داستان، این دو عاشق در تلاش برای با هم بودن با چالش ها و موانع متعددی روبرو می شوند. آنها مجبورند از طریق دسیسه های سیاسی، خیانت و خیانت عبور کنند تا بر موانعی که بر سر راه آنها قرار دارد غلبه کنند. در طول راه، آنها با شخصیتهای جالبی مواجه میشوند، از جمله راهب پیر خردمند، شوخی درباری حیلهگر، و خدمتکاری وفادار که به آنها در سفر کمک میکند. شاهزاده ایوان و پرنسس اولگا علیرغم مشکلاتی که برایشان وجود دارد همچنان در عشق خود ثابت قدم هستند. برای یکدیگر و مصمم هستند راهی برای با هم بودن پیدا کنند. این رمان یک داستان کلاسیک از عشق ممنوعه و قدرت عشق واقعی برای غلبه بر همه موانع است. این داستانی جاودانه است که تا به امروز خوانندگان را مجذوب خود کرده است.
کار اصلی را می توان در https://gutenberg.org یافت.
داده ها تحت مجوز Creative Commons پردازش شدند.